خاطرات
دیروز تولد یکی از همکلاسی های کلاس موسیقی نادیا بود بنام پرهام کوچیکه ،که مامانش یه کیک بشکل بلز خریده بود و تو تایم استراحت بچه ها یه تولد کوچولو و جمع و جور گرفتند . یک کمی بچه ها رقصیدند و بعد هم شمع فوت کردند و کیک خوردند. چند روز پیش هم که رفته بودم تا برای تولد پرهام کادو بخرم یک جعبه مداد شمعی خیلی خوشگل دیدم با نوک های تیز و انتهایی پهن که با هر دو طرفش هم میشد نقاشی کرد . نادیا خیلی خوشش اومد ازشون و کلی نقاشی کشید نقاشیهایی زیبا با شخصیتهایی جالب. خودش بهشون میگه مدادهای جادویی که باهاشون میتونه نقاشی های زیبا بکشه. دیروز هم یه دونه رنگ قرمزش رو برده مهد که برای یک روز به دوستش وانیا قرض بده که وانیا نیومده و مداد هم به ...